
وقتی آغوش آگاهی باز میشود ، توهم بغلش کن.
بعضی تجربهها فقط اتفاق نیستن؛ جریانند. مثل آبی که وقتی راه میافته، هر چی سر راهش هست میشوره و با خودش میبره.
نویسنده این دستاورد، بعد از گذروندن یک سال پر از تمرین، و آگاهی، دورههای آموزشی و مهمتر از همه، عملکردن، حالا با قلبی پر از آرامش و حس رضایت برگشته تا از دستاوردش بگه.
این نوشته، یه دعوت به نگاهی تازهست… نگاهی که وقتی تغییر کنه، همه چیز باهاش تغییر میکنه.
دستاورد یکسال شکرگزاری با عشق : کد دستاورد ۱۲۲۳۳۰#
۱. دیدار با استاد عزیزم که از عمق جان باعث حال خوبم شد؛ کسی که با دستهای خداگونهاش قوانین هستی رو به من یاد داد.
این دیدار رو از صمیم قلبم حس کردم، در آغوش گرفتم و بوسیدمش.۲. شرکت در دورههای مختلف از «راندخت» و دریافت نتایجی ارزشمند از عملکردن به آموختهها.
۳. افزایش چشمگیر میزان پذیرش درونیام؛ که باعث شد خیلی از مسائل و گره ها که در رابطه با عزیزانم داشتم، حل بشه و آرامش بیشتری رو تجربه کنم.
۴. رسیدن به یک مرحله رضایتبخش از خودشناسی؛ و همین شناخت، منو به آرامشی عمیقتر رسوند.
۵. آشنایی با کودک درونم! بزرگترین هدیه این سال برای من بود. خواستههام رو باهاش مطرح کردم و به زیباترین شکل، پاسخ گرفتم. این بخش از رشد شخصی، به معنای واقعی زندگیمو متحول کرد. و ممنونم بابت دوره «باورمند» که نقش کلیدی در این تحول داشت.
۶. چکهام پاس شد. پول و برکت وارد زندگی من شد و احساس سبکی و وفور نعمت کردم.
۷. سکوت، صبر و آرامشم بیشتر شد؛ اونقدر که حالا کمتر چیزی میتونه آرامش درونم رو بهم بزنه.
۸. از بیماریهایی که مدتی رهایم نمیکردند، خلاص شدم. به لطف خدا، بهبود پیدا کردم و سبک شدم.
در مورد فرزندم، اتفاقات خیلی خوبی افتاد. با موندن در مسیر خودشناسی و استفاده از تکنیکهایی که یاد گرفتم، نتایجی گرفتم که گفتنش در این پیام نمیگنجه.
باعث حال خوب دیگران شدم. یکی از راههایی که برای این کار استفاده کردم، دعوتشون به شکرگزاری بود.
و البته… خیلی چیزهای دیگه که شاید گفتنش توی چند خط نگنجه، اما توی قلبم پررنگ و موندگارن.
سپاس از شما.
تحلیل روانشناسی این دستاورد:
وقتی کسی آگاهانه وارد مسیر رشد فردی میشه، اتفاقی که میافته فقط تغییرِ فکر نیست؛ بلکه یه تغییر در ارتعاشهای شخص و اطرافیانش هست.
تمرینهایی مثل شکرگزاری، گفتوگو با کودک درون، پذیرش و حضور در حال و اکنون، باعث میشن ذهن از حالت درگیری و مقاومت، وارد فاز آرامش و پذیرش بشه. اونوقت بهجای اینکه با زندگی بجنگی، همراهش میشی، وقتی همراهش بشی، زندگی هم کلا همرات میشه.
جمع بندی:
این دستاورد یعنی معجزه، خیلی وقتها لازم نیست عجیب باشه؛ فقط کافیه ما آماده دیدنش باشیم.
این تجربه بهم یادآوری کرد که رشد شخصی یک مسیر لاکچری یا پیچیده نیست. یک تصمیم سادهست برای اینکه بخوای حال دلت خوب بشه. برای اینکه بخوای از درون روشنایی رو پیدا کنی، حتی اگه بیرون هنوز همهچی تار باشه.
حالا نوبت توئه…
فکر میکنی الان تو کجا این مسیر رشد فردی هستی؟
اگه قراره یه تغییر از همین امروز توی زندگیت شروع بشه، دوست داری اون چی باشه؟